روزهای زندگی

روزهای زندگی

وبلاگی برای بروز افکار من. برای بیان دیدگاههای من.
روزهای زندگی

روزهای زندگی

وبلاگی برای بروز افکار من. برای بیان دیدگاههای من.

خواب وحشتناک

همین الآن چشام باز کردم و از خوابی بیدار شدم که سراسر ترس و وحشت و صحنه های فجیع بود.

میدونم تعبیر بدی داره. یادداشتش میکنم اینجا ببینم تعبیر میشه یا به خیر میشه. از شدت ترس، تپش قلب شدید دارم.

خواب دیدم خونه برادرشوهرم و جاری ام هستیم. صاعقه های وحشتناکی به زمین میخوره که از شدت یکی اش زمین خونه ی برادرشوهرم شکاف عمیقی برداشت. ۵ ، ۶ صاعقه مهیب رخ داد.

من و همسرم و برادرشوهرم و جاری ام اونجا بودیم. من دنبال پناهگاه میگشتم و سعی میکردم به بقیه بگم کجا بهتره برای پناه گرفتن، اما جاری ام تو وسط صاعقه ها میرفت و میومد. هم خودش هم برادرشوهرم. ولی من و همسر کنار ایستاده بودیم.

آخرشم صاعقه برخورد کرد با یکی از دوستان برادرشوهرم و اونو دیوانه کرد. بعدش نمیدونم چطور از اون مهلکه بیرون اومدیم. برادرشوهرم نشست پشت ماشین و ماهم همراهش بودیم و دنبال درمانگاه میگشتیم برای اون فردی که صاعقه خورد بهش که تو همین لحظه آلارم گوشی ام زنگ خورد و بیدار شدم.


واااای خدا به خیر کنه.

خدا رحم کنه.

بخصوص که این نوروز گذشته، برادرشوهرم و جاری ام مشکلات داشتن.

مشکلات ریه

اسکن هسته ای و سی تی اسکن از ریه گرفتم.

آزمایش غربالگری بیماران قلبی رو هم انجام دادم و عصر امروز هر سه تاش بردم پیش دکتر ریه.

دکتر نگاهی بهشون انداخت و گفت : احتمالات بیماریهای بسیار بد مثل سرطان ریه ، فیبروزه شدن بافت ریه و آمبولی ریه در مورد تو  رد  شده خداروشکر.

تو سی تی اسکن یک نوع از بیماری انسدادی ریه مشاهده میشه که با علائم تو  و فشار ریه بالا همخوانی داره.


دیگه من ازش نپرسیدم چه نوع بیماری انسدادی.

فقط گفت که با دارو کنترل میشه و بهبودی پیدا میکنی. بعد گفت داروها مصرف کن یک ماه دیگه بیا تا باز تست بگیریم و سی تی اسکن کنیم ببینیم چطور شده.


آزمایش غربالگری بیماران قلبی هم خداروشکر برام منفی شد، نارسایی قلبی ندارم و من فقط فشار خون بالا و فشار ریه بالا دارم. 


چندین داروخانه رفتیم و داروها نداشتن. حالا فردا قراره همسر بره بقیه داروخانه ها سر بزنه تا پیداشون کنه.


بابت  اون بیماری های بد ریوی که رد شده چندین و چند بار خداروشکر کردم.

نمیدونید تو چه برزخی بودم این چند روز.

خدا کنه این بیماری انسدادی تحت کنترل دربیاد و برام دردسر نشه و دردهام و نفس تنگی هام کم بشه.

البته تو جواب اسکن هسته ای یک احتمال کمی برای آمبولی ریه در نظر گرفته بود ولی دکتر کلا بهش اشاره هم نکرد و با خوشحالی بهم گفت لخته خونی در ریه ات نیست و فیبروزه هم نشده.

امیدوارم واقعا همینطور بوده باشه و مشکلی بلحاظ آمبولی دیگه نباشه.

هرچند همون بیماری های انسدادی ریه هم بیماری های بدی هستن ولی عاجل و فوری کُشنده نیستن و با دارو کنترل میشن و آدم میتونه یه عمری داشته باشه با این داروها.

بهرحال خودمو دست خدا و بندگاش (پزشکان) سپردم. ان شالله نعمت سلامتی رو از ما نگیره و تا عمر داریم سالم و سرپا باشیم.


مرسی از دعاهای خوبتون و ابراز همدردی تون  

حرم

نمیدونم بخاطر دیدن سریال پایتخت بود یا چیز دیگه ای، دیشب خواب دیدم میرم مشهد و میخوام برم حرم. با خودم میگم باید لباس سفید بپوشم  و برم ...

مشکلات!

در پست های قبل گفته بودم که از پاییز و زمستون ۱۴۰۳ متوجه شدم فشار خونم بالا میره و اکثرا ۱۴ و ۱۵ هست و یکبار ۱۷ هم شد و دکتر قلب برام دارو تجویز کرد و با دارو تا ۱۳ پایین اومد.

قبل عید روزهای ۲۷ ، ۲۸ اسفند متوجه ورم شدید پای چپم شده بودم و درد شدیدی هم در کمرم داشتم که گمان میکردم بخاطر اون دو ماهی بود که پشت لب تاپ می نشستم و سر و کمرم در وضعیت بدی بود بخاطر درس خوندن و فکر میکردم با  استراحت خوب بشم که نشد.

دکتر قلب اواخر اسفند در مطب نبود و من حالم ناخوش بود. فشارم با دستگاه دیجیتالی گرفتم چند بار. هر بار ۸ روی  ۴ و ۵ میشد. یادم اومد دکترم گفت دوز قرص ها رو کم نمیکنیم مگر اینکه فشار بیاد زیر ۱۰.

و من بخاطر اینکه چند روز با دستگاه فشارم گرفتم ۸ بود دوز رو سر خود کم کردم تا مشکلی برام پیش نیاد و تعطیلات نوروز تمام بشه و برم پیش دکتر. فکر میکردم ورم پام هم با اینکار خوب میشه. چند روز گذشت و فشارم روی ۱۰ تثبیت شد. ورم پام کم‌شد و حال عمومی ام بهتر شد.

ولی میگرن وحشتناکی داشتم که امانمو برید. کمردرد هم اذیتم میکرد. تو تعطیلات نوروز بودم که از طریق اپ دکتر ساینا با یک متخصص مغز و اعصاب مشورت کردم. برام MRI نوشت. فکر کنم ۵ و ۶  فروردین بود که رفتم MRI گرفتم. با همون دکتر بعد تعطیلات صحبت کردم و جوابو نشونش دادم.

گفت سردرد میگرنه و درمانش هم گفت.

کمرم هم گفت باید با دکتر روماتولوژی یا زنان مشورت کنی.

چند روز پیش درد شدید و نفس تنگی تو قفسه سینه ام بود. با خودم گفتم پیش دکتر قلب برم و بگم دوز داروهامو کم کردم بخاطر ورم پا.

جواب MRI هم برای کمرم نگرانم کرده بود.

نوبت دکتر قلب از دکتر جدیدی گرفتم چون شوهرم از،دکتر قبلی بدش میومد. شرایط رو برای دکتر جدید توصیف کردم. پرسیدم به نظرتون کار درستی کردم که دوز رو کم کردم یا اشتباه کردم؟

فشارم با دستگاه فشار عقربه ای دو بار گرفت گفت ۱۵ هست.

بعد ازم اکو گرفت. چند بار با دقت بررسی کرد. گفت لخته روی ریه ات هست!

گفت نفس تنگی داری؟ گفتم آره من آسم خفیف دارم.

گفت فشار ریه ات بالاست باید بری پیش متخصص ریه و سی تی اسکن از ریه بگیری.

گفتم ورم پام بهمین خاطر بود؟

پس چرا دستگاه فشار ۸ نشون میداد؟

گفت تو اکو هم مشخصه که اولش نبضت ضعیف میزنه بعد مشخص میشه پرفشاری داری، دستگاه دیجیتال اون اولشو بعنوان فشارت درنظر میگره.

داروهامو چک کرد. دوزها رو تنظیم کرد. دارو برای لخته خون داد و منو فرستاد پیش فوق تخصص ریه.

همون شب نوبت بهم دادن. برای دکتر شرح حالمو گفتم. دقیق گوش داد.

اکو رو دید گفت فشار ریه بالاست!

منو فرستاد دو تا تست ریه بگیرم.

سخت بودن. یکی اش خیلی سخت بود. چشمام داشت از حدقه میزد بیرون بابت تنفس های عمیق. اشکم دراومد.

جواب تست ها رو دید. گفت بیشترین ظرفیت تنفس ریه ات ۷۵ درصده.

گفتم دلیلش چیه؟

قبلش براش توضیح دادم که سابقه آسم تو خانواده داریم و دو بار بیماری سختی گرفتم و الآن ۱۲ ساله دارو مصرف میکنم. موقع کرونا چند بار کرونا گرفتم و دیگه هیچ وقت نتونستم داروهامو قطع کنم.

گفت ممکنه کرونا بافت ریه رو از بین برده باشه. شایدم دلیل دیگه ای باشه.

باید یک سی تی اسکن و یک اسکن هسته ای بگیریم تا بفهمیم.

حالا فردا صبح نوبت این دو اسکن رو دارم.


از دیشب فکرم درگیره.

سراپای وجودم ترسه.

بخاطر اون تست ریه ، از دیشب دردهای شدیدی تو قفسه سینه ام دارم. زیر دنده هام یکی دو ماهه درد داره.

تو نت سرچ کردم به لخته خون در ریه میگن آمبولی ریه. 

بیماری خطرناکیه.

نکنه واقعا ریه ام آمبولی کرده؟؟؟

اصلا چرا اینطور شد؟

ورم پام چه ارتباطی باهاش داشت؟

تو MRI کمرم نوشته اِدِم خفیف در کمر و کم شدن مغز استخوان و باید بیماری نفوذی بررسی بشه. منظورش چیه؟ عفونت؟

آیا اینها به ریه ام مرتبطن؟


نمیتونم براتون وصف کنم حجم نگرانی هامو.

نمیتونم بگم چقدر حالم خرابه.

هزار فکر میاد تو سرم.

میترسم ...

فروردین ۱۴۰۴

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اندکی باهم بودن

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شرح تعطیلات نوروزی 1

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شرح تعطیلات نوروزی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آخرهای سال

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اخیر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.