ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعد از پیگیری مشکلات فشارخون و قلب و ریه، موند پیگیری بحث کمرم و بیماریهای رماتیسمی.
بالاخره از یک دکتر متخصص روماتولوژی وقت گرفتم و ویزیت شدم.
همه ی مشکلاتم رو براش بیان کردم. با ربط و بی ربط.
معایناتی انجام داد و آزمایشات رماتیسم برام نوشت. عکس از کمرم نوشت که انجام بدم و منو فرستاد پیش یک متخصص قلب دیگه که اکوی قلب رو تکرار کنم. گویا از چیزی مطمئن نبود.
آزمایشات انجام دادم و جوابش ۱۴ اردیبهشت آماده میشه.
عکس رو گرفتم و آماده است.
پیش دکتر قلب جدید رفتم و ویزیت شدم. کل سوابق بیماریها و مشکلاتمو پرسید و ازم دوباره اکو گرفت. اکوی داپلر.
میگفت دکتر رماتیسم برای تعیین مشکل و تشخیص و درمان باید مطمئن میشد فشار ریه بالا وجود داره یا نه و اگر وجود داره منشا اون از قلب هست یا خود ریه و بیماری اش.
وقتی اکو گرفت در این حد برام توضیح داد که الآن فشار ریه ات خوبه.
گفتم شاید بخاطر داروهایی هست که این مدت دکترها بهم دادن.
گفت ممکنه.
ولی ممکن هم هست که از اول اشتباه بوده باشه و فشار ریه اینقدر بالا نبود.
میگفت بیماری برونشیت خفیف اینقدر علامت نشون نمیده.
و گفت دیواره قلب ضخیم شده.
نظر دکتر قلب این بود قرص والزومیکس ۵/۸۰ رو به ۵/۱۶۰ تبدیل کنم و روزی یک بار مصرف کنم که باعث تورم پاهام هم نشه. بعد دو هفته هم جدول ثبت فشارخون رو پر کنم و آخر اردیبهشت براش ببرم. و اکوی جدید رو به دکتر ریه هم نشون بدم. ویزیت بعدی ریه هم میشه آخر اردیبهشت.
اگر خدا کمک کنه و بحث رماتیسم حل بشه و مشکلی نباشه، خیلی خوب میشه.
اونوقت میشه گفت اوضاع تحت کنترله.
بقیه اش دیگه میشه سازگاری من با شرایط جدیدم.